به گزارش همشهریآنلاین، محمدرضا لطفی صبح یکشنبه 8 آبان در محل موسسه آوای شیدا حاضر شد تا ضمن اعلام خبر کنسرتش به برخی پرسشها درباره غیبت نسبتا طولانی صحنهای اش پاسخ گوید.
لطفی از کنسرت آینده و حضورعلیرضا فریدونپور به عنوان خواننده و حمیدرضا مرتضوی به عنوان آهنگساز گفت و وعده داد که مخاطبان کنسرتی متفاوت از کنسرتهای گذشته را شاهد خواهند بود، کنسرتی که برای نخستین بار تجربههای یک آهنگساز نوجو در فضای موسیقی سنتی ایران با رویکردی تجربی و البته بهرهگیری از شیوه چند صدایی را در معرض داوری بینندگان و شنوندگان کنسرتش خواهد نشاند.
گروه موسیقی شیدا با ترکیبی از بانوان و همنوازان شیدا در دو بخش به اجرای برنامه خواهند پرداخت در بخش نخست بداهه نوازی استاد به همراه تنبک آقای مستنبط اجرا می شود و در بخش دوم قطعاتی از موسیقی ایرانی در دستگاه همایون با آواز علیرضا فریدون پور و تنظیمی از مرتضوی اجرا می شود.
لطفی با اشاره به دیدگاههای متفاوت درباره هارمونی در تنظیم موسیقی ایرانی گفت: لومر فرانسوی در مدرسه دارالفنون نخستین کسی بود که موسیقی دستگاهی ایران را با پیانو تنظیم کرد و در ادامه دیگر آهنگسازانی چون وزیری تلاش کردند هارمونی موسیقی ایران را در گونه موسیقی کلاسیک به کارگیرند و در ادامه کسان دیگری چون شادروان حنانه این هارمونی را به موسیقی ایرانی نزدیک تر کرد و از سوی دیگر هنرمندانی چون باغچه بان رنگ موسیقی ایرانی را به شکل ارکسترال در آورد؛ بنابراین در طول زمان موسیقی با توجه به دریافت هریک از هنرمندان رنگ و بوی خاص خودش را گرفت،اما تئوری منسجمی برای هارمونی ایرانی وجود ندارد، گاهی جوانان تلاش میکنند مفهوم هارمونی را که در غرب به وجود آمده تغییر دهند و به کار بندند.
وی در ادامه به کنسرت آتی همنوازان شیدا اشاره کرد و گفت: در قطعاتی که آقای مرتضوی آنها را برای این کنسرت تنظیم کردند تلاش شده از تجربیات دیگران در زمینه سازهای ایرانی استفاده کنند و البته سلیقه خود را نیز به کار گرفتهاند به همین دلیل این کنسرت در زمینه تنظیم کاملا به صورت تجربی اجرا میشود.
لطفی درباره تغییرات در ترکیب گروه در مقایسه با دوره گذشته گفت:به نظرمن این خواننده است که نیاز به نوازنده دارد چراکه نوازنده بدون خواننده هم می تواند ساز بزند ولی خواننده بدون نوازنده نمی تواند آواز بخواند و آواز بدون نوازنده مثل مداحی و نوحهخوانی میماند.
چرایی و چگونگی انتخاب خواننده نا آشنا به جهان بینی و تفکر موسیقایی من در خصوص موسیقی ایران برمی گردد به این معنا که من همواره از خواننده ه ای جوان که بالقوه قدرت خواننده شدن را دارند ولی هنوز به فعل نرسیده اند استفاده می کنم و البته این شیوه ای است که از گذشته هم وجود داشته است به عنوان مثال آقای ناظری تا سال 62 براساس نوازندگی من اجرای آواز داشته است و یا خانم هنگامه اخوان و رضوی سروستانی هم به همین منوال بوده اند بنابراین به اعتقادمن باید نوازنده های حرفه ای باشند که خواننده را به جامعه موسیقی معرفی کنند.
این نوازنده تار در ادامه افزود : از سوی دیگر اعتقاد دارم که آواز در موسیقی ایران در طول سی سال گذشته تک محصولی شده است و نود درصد از خواننده های موسیقی ایران متاثر از آواز محمد رضا شجریان هستند چراکه گمان می کنند بدون شباهت به آواز شجریان نمی توانند مطرح شوند بنابراین دست به تقلید آوازی خواننده هایی چون شجریان ،ناظری و حتی ایرج می زنند به همین دلیل من از خواننده هایی که کمتر نام آنها مطرح شده است استفاده می کنم و دلیل اینکه آقای فریدون پور را برای این آواز انتخاب کردم این است که گرمای صدای ایشان شبیه به صدای بنان است و همچنین رگه هایی از آواز خوانساری را درون خود دارد و قطعاتی که قرار است اجرا شود با حال و هوای صدای فریدون پور همخوانی دارد به همین دلیل قصدم این است که خواننده هایی با طعم و رنگ آوازی متفاوتی را برای اجرا انتخاب کنم.
محمدرضا لطفى، در پاسخ به این سوال که چرا خواننده هایی که با همنوازان شیدا همراه بودند با این گروه نمی مانند گفت : من اصلا رسالتم در موسیقی ایران این است که افراد چه نوزانده و چه خواننده را به موسیقی ایران معرفی کنم و بعد خود آنها هستند که سرنوشت خود را براساس کیفیتی که از مکتبخانه موسیقی ایران آموخته اند تعیین می کنند در واقع نوع عملکرد آنها پس از جدایی از موسیقی شیدا تعیین کننده جایگاه فردی و اجتماعی آنها است در واقع اگر با گروه شیدا کار کردند بهتر است کیفیت و سطح خود را نگه دارند ولی متاسفانه اغلب چنین نمی شود چون دوست دارند زود به قدرت و شهرت برسند بنابراین هر پیشنهادی را قبول می کنند و رگه های اولیه کار خودشان را از دست می دهند و یک دفعه سر از آواز موسیقی نیمه پاپ، و یا آواز برای اجرای تئاتر و غیره در می آورند و متاسفانه این مسئله آفت موسیقی ایران به خصوص در حوزه آواز است.
وی در ادامه افزود : خواننده های گروه های موسیقی شیدا جملگی آوازخوان هستند و تصنیف نمی خوانند ولی اغلب خواننده هایی که هم اکنون فعال هستند تصنیف خوان هستند این در حالی است که در گذشته های دور تصنیف خوان فقط بانوان بودند و مردان آواز می خواندند و حال اینکه این نکته خیلی مهم است که یک خواننده با تصنیف معروف نشود بلکه با آواز مطرح گردد و از همین جا از همه خواننده های جوان و مستعد خواهش می کنم که ارزش های هنری خود را در محدوده آواز نگه دارند.
این نوازنده تار در پاسخ به یکی دیگر از سئوالات مبنی براینکه چرا در کنسرت های گروه موسیقی شیدا خود او بداهه خوانی کرده و یا فال حافظ می گیرد گفت : وقتی خواننده توانمندی چون محمدرضا شجریان کنار من باشد نیاز ندارم که خودم آواز بخوانم چراکه معتقدم ترکیب من و آقای شجریان ترکیبی از ساز و آواز حرفه ای را تشکیل می دهد ولی اگر خواننده ای مثل آقای شجریان حضور نداشته باشد آن خواننده است که خود را با من هماهنگ می کند بنابراین چون خواننده حرفه ای مانند شجریان کنارم نیست نیاز دارم که خواننده را همراهی کنم در واقع من در بخش بداهه خوانی آواز نمی خوانم بلکه فریاد می زنم و یا به قول دوستانم قلندری می کنم.
بخش دیگر از سخنان لطفی به گلهگذاری از حسین علیزاده گذشت که در چند سال اخیر همتی جانانه را صرف کرده تا بتواند هنرمندان قدیمی را گرد هم جمع کند که آخرین آن دعوت از فرهاد فخرالدینی در آخرین شب اجرای ارکستر ملی به صحنه و تجلیل از تلاشهای او بود.
یادداشت علیزاده برای ارکستر ملی و فخرالدینی
لطفی درباره سخنان علیزاده و تشکیل گروه دوستی گفت: به اعتقادمن اعلام دوستی بین اهالی موسیقی احتیاجی به مطبوعاتی شدن ندارد ولی متاسفانه به دلایل مختلف ایجاد دوستی بین هنرمندان رسانه ای شد ؛ واگر قرار است صحبت از گردهمآیی اعضای گروه موسیقی چاووش در گروه جدیدی تحت عنوان دوستی به میان بیاید باید از همه اعضای این گروه موسیقی که در گذشته کنار هم ساز می زدند دعوت به همکاری می شد چراکه در دوران چاووش تنها آقای علیزاده و دیگر دوستان هنرمند که تحت عنوان یاران چاووش در کنسرت دوستی شرکت کردند نبودند بلکه دیگرانی چون خود من هم حضور داشتند از این رو آقای علیزاده که سهم عمده ای در تشکیل این گروه داشته باید زحمات دیگران در گروه چاووش را در نظر می گرفت و از همه دعوت می کرد ؛ درست مانند زمانی که از آلمان آمده بود و همه را جمع و کنسرت شور انگیز را با شکوه برگزار کرد .
وی در ادامه افزود : متاسفانه آقای علیزاده در این کنسرت روش مطبوعاتی و تبلیغاتی را برای کنسرت خود انتخاب کرد این درحالی است که من در طول چند سالی که به ایران آمده ام بارها تلفنی و یا در محفل های موسیقی که یکدیگر را می دیدیم از ایشان دعوت کردم که بیاید و با هم صحبت کنیم ولی علیزاده هیچگاه تمایلی برای این حضور نشان نداد و در طول این پنج سال از پله های شیدا بالا نیامد.
وی در پایان در پاسخ به این نکته که گروه موسیقی شیدا در گذشته با همکاری انجمن موسیقی کنسرت های متعددی را برگزار می کرد و در جشنواره موسیقی فجرنیزاجرای برنامه داشته چه شده که فعالیت و همکاری اش مدتی است که قطع شده گفت : کسب و کار در هنر موسیقی در قانون اسلامی حرام است در نتیجه دولت ساز و کار برگزاری کنسرت را فراهم نمی کند و حتی بودجه ای تعریف شده در این خصوص هنر موسیقی وجود ندارد و از بودجه های دیگر می زنند تا به کمک هنر موسیقی آیند ؛ از همین رو در زمانی که فضا باز تر بود انجمن موسیقی در برگزاری کنسرت پیش قدم شد و هنر موسیقی از سوی این انجمن شکوفا شد و انجمن در دل وزارت ارشاد به صورت مستقل تر فعالیت هایی را انجام می داد اما پس از دور دوم ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد این اختیار از انجمن گرفته شده و دفتر موسیقی در وزارت ارشاد فعالیت هایی را انجام می دهند و اینها باعث کم شدن همکاری ها شد.
بر اساس این گزارش پیش فروش بلیت کنسرت از روز یکشنبه،8 آبان آغاز شده است و قرار است همزمان با کنسرت گروه موسیقی شیدا از آلبوم "گام ایران" نیز رونمایی شود.